سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انســان ِ جــــ ـاری

بهشت و جهنم !

فاطمه خانم دیدگاه


یک مرد روزی با خداوند مکالمه ای داشت:“خداوندا دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟”

فرشته ای از طرف خداوند آن مرد را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد؛ مرد نگاهی به داخل انداخت. درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف غذا بود؛ و آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد!

افرادی که دور میز نشسته بودند بسیار لاغر مردنی و مریض حال بودند. به نظر قحطی زده می آمدند. آنها در دست خود قاشق هایی با دسته بسیار بلند داشتند که این دسته ها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از آنها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پُر کنند. اما از آن جایی که این دسته ها از بازوهایشان بلند تر بود، نمی توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند
.
مرد روحانی با دیدن صحنه بدبختی و عذاب آنها غمگین شد. خداوند گفت:“تو جهنم را دیدی!”

آنها به سمت اتاق بعدی رفتند و فرشته در را باز کرد. آنجا هم دقیقا مثل اتاق قبلی بود. یک میز گرد با یک ظرف غذا روی آن که دهان مرد را آب انداخت!

افراد دور میز، مثل جای قبل همان قاشق های دسته بلند را داشتند، ولی به اندازه کافی قوی و تپل بوده، می گفتند و می خندیدند. مرد روحانی گفت:“نمی فهمم!”


خداوند جواب داد:“ساده است! فقط احتیاج به یک مهارت دارد! می بینی؟ اینها یاد گرفته اند که به همدیگر غذا بدهند، در حالی که آدم های طمع کار تنها به خودشان فکر می کنند!”

نظر یادتون نره ها....


کلمات کلیدی: جهنم، بهشت

?بازدید امروز: (173) ، بازدید دیروز: (170) ، کل بازدیدها: (708457)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ